loading...
گیلان فان | gilanfun.ir
gilani بازدید : 570 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
چند روز پیش که برای اولین بار با او تماس گرفته بودیم، مدتی را زمان خواست تا فکرهایش را بکند. بعد از یکی دو روز تماس گرفت و پرسید: «من اگر مصاحبه کنم، واقعاً شما می‌توانید چاپش کنید؟» بعد از آن مکالمه باز هم وقت خواست. با چند نفری مشورت کرد و بالاخره جواب نهایی را داد. به دفترمان آمد، گرم و صمیمی حرف زد. البته نگران بود. ابتدای مصاحبه با هر سر و صدایی که بیرون از فضای دفتر به گوش می‌رسید، نگران‌تر می‌شد. اما هر چه گذشت، آرام‌تر شد. از میانه مصاحبه دیگر آنقدر ریلکس شد که یک سیب سرخ پوست کند و خورد.آرمان زارعی متولد 65 است. تمام زندگی‌اش را به پای موسیقی گذاشته ولی کسی او را به نام واقعی‌اش نمی‌شناسد. 2AFM حالا دیگر یکی از ستاره‌های سرشناس موسیقی زیرزمینی ایران است. چهره‌ای که حالا دیگر می‌خواهد از زیرزمین بیرون بیاید و به صورت رسمی و با مجوز کارهایش را منتشر کند. این اولین گفت‌وگوی مطبوعاتی آرمین است.
 
  • * آرمين زارعي، بچه شرق تهران؛ وبلاگ‌ها درباره تو اينطوري نوشته‌اند. تکذيب که نمي‌کني؟
(مي‌خندد) برخي از اطلاعات‌ درست است اما فقط يک‌سري. متولد قلب تهران هستم‌.
 
  • * چند سال است که به صورت جدي خوانندگي مي‌کني؟
به‌طور جدي بر‌مي‌گردد به 10 سال پيش؛ دوره‌اي که در دبيرستان درس مي‌خواندم‌.
 
  • * چه شد که اصلاً گفتي دور هم جمع شويم و بخوانيم‌؟
آن زمان با 4 تا از دوستان دبيرستانم در استوديو خانگي کار مي‌کرديم، البته همه چيزش خانگي بود!
 
  • * در چه حدي تجهيزات داشتيد؟
معمولي بود، شايد هم به نوعي زير‌خط فقر‌، در خانه کار مي‌کرديم و دور هم جمع مي‌شديم و مي‌نوشتيم و مي‌خوانديم‌؛ چه روزهايي بود!
 
  • * يعني با اين امکانات زير خط فقر، آهنگسازي هم مي‌کرديد؟
نه‌زياد. آن‌روزها ما فقط کارهاي خارجي را برمي‌داشتيم و روي آن ترانه‌هاي ايراني مي‌نوشتيم و مي‌خوانديم. روي همان بيت‌ها و آهنگ‌هايي که مي‌شنيدم را مي‌خوانديم‌، نه چيزی بيشتر و نه کمتر، حرفه‌اي کار نمي‌کرديم‌.
 
  • * با «رضايا» در همان دوره‌ آشنا شدي؟
بعد از دوره خانگي خواندن، گفتيم برويم استوديو و کار ضبط کنيم. پيش از آن من و رضا يکديگر را در خزر‌شهر ديده بوديم. بعد هم به صورت کاملاً اتفاقي همديگر را‌ در يک‌ استوديو ديديم‌. همه‌چيز برايمان جنبه سرگرمي داشت‌. در آن سال‌ها‌ فکر خيلي چيز‌ها را نمي‌کرديم‌. اينکه بخواهيم تيم شويم و بخوانيم يا اصلاً شبيه چه کسي بخوانيم. فقط خيلي شر ‌و ‌شور بوديم و هيجان و خوانندگي را دوست داشتيم.‌ رضايا آهنگ «ناز‌گل» را برايم گذاشت و گفت بيا روي اين آهنگ بخوان‌، آهنگ را شنيدم و دوست داشتم و گفتم مي‌خوانم‌.
 
  • * همه رپ‌خوان‌‌ها همين را مي‌گويند :«همديگر را اتفاقي در خزرشهر ديديم و شروع به کار با هم کرديم». چرا اينقدر رپ‌خوان‌ها، همديگر را در خزرشهر مي‌بينند؟!
نه، آن روزها فقط يک استوديو بود که همه رپ‌خوان‌ها آنجا مي‌رفتند و کار مي‌ساختند‌. اصلاً مگر چند رپ‌خوان داشتيم‌؟ به اندازه انگشت‌هاي دست نمي‌شدند‌. استوديويي در محله يوسف‌آباد تهران بود که بيشتر کساني که مي‌خواستند کاري ضبط کنند، به آنجا مي‌رفتند. ما هم همديگر را آنجا ديديم‌.
 
  • * آن آهنگ باعث شد نام تو سرزبان‌ها بيفتد.
دقيقاً هر دو نفر ما از زماني نام‌مان سر زبان‌ها افتاد که با هم کار کرديم‌. همکاري ما ادامه داشت تا‌ به جايي رسيديم که کارمان به حاشيه کشيده شد؛ رضا گفت که مي‌خواهم بروم، بيا برويم از ايران‌، من گفتم نمي‌روم‌، دوست نداشتم از ايران بروم؛ همين شد که از هم جدا شديم.
 
  • * آن روزها هنوز به‌ 2AFM شهرت پيدا نکرده بودي؟
ببينيد 2AFM مخفف چهار اسم از دوستان دبيرستاني من بود که سال‌ها پيش با هم کار مي‌کرديم.
 
  • * پس از جدايي از آن جمع 4‌نفره دبيرستاني چرا نامت را تغيير ندادي؟ ‌از دوره دبيرستان کلي گذشته و ديگر هيچ‌کدام از آن4‌‌‌ نفر کنارت نيستند‌.
اسمم را عوض کنم چه بگذارم؟
 
  • * آرمين زارعي‌.
زارعي را دوست نداشتم؛ هنري نبود. بعد از آهنگ «نازگل» که با رضايا خوانديم همه من را با اين نام مي‌شناختند؛ تغيير نام برايم سخت بود.
 
  • * اصلا اين چه فضايي‌ است که همه رپ‌خوان‌ها يک پسوند عجيب‌و‌غريب دارند؟ سروش هيچکس، شاهين فلاکت، تو هم که آرمين 2AFM .
درباره بقيه خودشان بايد نظر بدهند. اما درباره خودم مي‌گويم. شايد 7 نفر به نام آرمين وارد کار خوانندگي رپ شوند. من دوست دارم زماني که مي‌گويند آرمين و منظورشان من هستم‌ همه بدانند حرف چه کسي است. به همين خاطر ترجيح دادم آرمين2AFM بمانم.
 
  • * آن سال‌هايي که تو رپ‌خواني را شروع کردي، کسي‌ براي رپ فارسي آينده‌اي نمي‌ديد. چه شد که سراغ خوانندگي پاپ نرفتي؟
همه‌چيز در يک دوره اتفاق افتاد. من به شدت رپ خارجي گوش مي‌دادم و طرفدار اين سبک بودم‌.
 
  • * «امينم» گوش مي‌دادي؟
دقيقاً. آن‌موقع ما يک قشر خاصي بوديم که اين کار را دوست داشتيم. به ما مي‌گفتند اين چه سبکي است وسط‌ آهنگ دکلمه مي‌کنيد‌؟ اين چه‌جور خواندن است؟ اصلاً کار ما را موسيقي حساب نمي‌کردند، اما اين روزها همه‌جا شما رپ مي‌شنويد، حتي مي‌توانم بگويم رکورد پاپي‌ها را هم زده‌ا‌يم‌.
 
  • * ياس و تتلو و سروش هم در همان دوره تو کار مي‌کردند؟
ما تقريباً با هم شروع کرديم. من و «حسين تُهي» از دبيرستان تا دانشگاه هم‌کلاس بوديم‌. حسين هم شلوار بَگی مي‌پوشيد و رپ گوش مي‌داد، شبيه من بود؛ اخلاقياتش را مي‌گويم. بالاخره سر يک چيز با هم تفاهم داشتيم و آن هم موسيقي بود.
 
  • * چه مدرسه‌اي بوده مدرسه شما! آنجا همه رپ‌خوان بوديد؟ تو که بودي، حسين تهي هم بوده، آن 3 تا دوست دبيرستاني تو هم بوده‌اند. دوستانت به نام A و F و M.
مدرسه جالبي بود، همه هم بچه زرنگ بودند، به خصوص حسين تهي‌ که يکي از شاگردان ممتاز کلاس بود و روي دستش کسي پیدا نمی‌شد.
 
  • * با «حسين تهي» دانشگاه هم رفتيد؟ چه شد که دانشگاه را رها کرديد‌؟
آن روزها چهره ما زياد شناخته‌شده نبود، اما تا دل‌تان بخواهد، صداي ما لو رفته بود. آنقدر هم بزرگ نشده بوديم که بخواهيم سياست‌مدارانه برخورد کنيم ‌و بدانيم چه راهي و رفتاري ‌درست است و چه چيزي غلط. به همين‌خاطر زماني که فهميدند رپ‌خوان هستيم، محترمانه از ما خواستند که از دانشگاه برويم.
 
  • * چه شد که اينقدر فضاي کارهايت عاشقانه شد؟ حتي«امينم» هم که خواننده محبوب توست، ترانه‌هايش عاشقانه نيست. رپ، بيشتر ريشه‌هاي اجتماعي دارد.
به‌هر‌حال سبک او اين است‌.
 
  • * تو چرا در کنار ترانه‌هاي عاشقانه، سراغ کارهاي اجتماعي نمي‌روي؟ الان چند سال است که فقط عاشقانه مي‌خواني و از خيانت مي‌گويي‌؟
من از سال 88، فقط 10 آهنگ بيرون داده‌ام. کار‌هايي که رپ‌خوان‌هاي ديگر بيرون دادند را بشماريد ببينيد چندتا بوده.
 
  • * اما باز هم اجتماعي نخواندي؟
اگر من کار اجتماعي بيرون بدهم و مردم نپسندند چه؟
 
  • * ياس هم اجتماعي مي‌خواند و هم عاشقانه. طرفدارانش هم دوستش دارند و هر ‌بار که کار جديدي رو مي‌کند، طرفداران بيشتري سمتش مي‌آيند.
قبول دارم، اما سبک او اين است. من هم سبک خودم را در ترانه و آهنگ دارم‌. آهنگ‌هايم بيشتر R&B هستند و فضاي عاشقانه دارند. دوست ندارم شبيه کسي ديگري کار کنم.
 
  • * تا حالا برخوردي از طرف سازمان‌هاي امنيتي با شما شده است؟
نه‌خير، هيچ‌وقت برخوردي از سازماني با من نشده است‌.
 
  • * يعني اصلاً اهل مهماني‌هاي مجلل نيستي؟
من اصلاً مهماني نمي‌روم که بخواهد برخوردي با من شود. يک جمع محدودي از دوستانم اطرافم هستند که با همان‌ها رفت‌و‌آمد دارم.
 
  • * کنسرت‌هاي زير‌زميني که مي‌گذاريد، مشکل‌ساز نمي‌شود‌؟
من خودم ديگر تهِ زيرزمين هستم، اما چرا از اين کنسرت‌هايي که شما مي‌گوييد خبر ندارم؟ کدام کنسرت؟ مگر شوخي است که کنسرت بگذاري و هيچ‌کس هم هيچ‌چيز نگويد؟ آن هم در حالي که اگر بخواهي براي دختر کوچکت تولد بگيري، همسايه‌هاي سر و ته کوچه با‌خبر مي‌شوند! بالاخره کسي هست که زنگ بزند و از صداي آهنگ «تولدت مبارک» شکايت کند.
 
  • * يعني مي‌خواهي بگويي تا حالا در هيچ جمعي اجرا نکرده‌اي؟
من شايد در محيط محدود دوستانم خوانده باشم، اما کنسرت براي 20 نفر اجرا نکرده‌ام. اصلاً نه نياز مالي به اين قضيه دارم نه نياز به شهرت.
 
  • * در‌آمدت از کجاست؟ آهنگسازي مي‌کني؟ براي ديگران ترانه مي‌گويي؟
کاري جدا از هنر براي خودم دارم‌. نه آهنگسازي‌، نه ترانه‌سرايي و نه هيچ چيز ديگر که به رپ و خوانندگي مربوط باشد. براي خودم در فضاي ديگري پول در مي‌آورم.
 
  • * پس پشتت به جايي گرم است که فکر پول در‌آوردن نيستي؟
شما چرا فکر مي‌کنيد من خوب پول در مي‌آورم؟ خانواده‌ام حامي من هستند. همين و بس. خانواده‌ام گفتند دنبال هر چيزي که دوست داري برو و فقط موفق باش‌.
 
  • * کسي شبيه تو، خرج‌هاي بيشتري دارد از این که بخواهد با حمايت خانواده زندگي کند.
چرا فکر مي‌کنيد من با شما فرق دارم و از مريخ آمده‌ام؟
 
  • * تو بهترين ساعت را مي‌بندي‌، بهترين برند لباس را مي‌پوشي، بهترين ماشين را سوار‌ مي‌شوي. طرفداران تو اين را‌ از تو مي‌خواهند. به‌هر‌حال سبک زندگي‌ات حتي با ما روزنامه‌نگارها فرق دارد، چه برسد به اينکه‌ يک پسر معمولي خانواده باشي.
قبول دارم، اما باور کنيد اين مسائل را مي‌شود خيلي راحت حل کرد. من 3 ساعت است دارم با شما مصاحبه مي‌کنم و مي‌گويم دلم مي‌خواهد مجوز بگيرم، چه کسي از پول بدش مي‌آيد؟ اما نمي‌شود من که تا کنون 10 کار در شبکه‌هاي آن‌ور آبي داشته‌ام، بيايم و به راحتي فکر مجوز به سرم بزند. بايد راه را طي کرد، اما از مسيرش‌. بگذاريد همه‌چيز را برايتان شفاف کنم؛ من اگر مي‌خواستم به خاطر پول مجوز بگيرم، مي‌رفتم بازيگر مي‌شدم‌ و زماني که فيلمنامه مجوز گرفته و همه‌چيز جلو رفته بود، مي‌رفتم و بازي مي‌کردم، نه اينکه به خودم زحمت‌ بدهم‌.
 
  • * شبيه کساني هستي که مي‌گويند سربازي نمي‌روم تا اينکه بالاخره معافم کنند.
نه‌، من به هيچ‌وجه دوست ندارم بي‌قيد‌و‌بند زندگي‌ام جلو برود.
 
  • * آن فروشگاه پوشاک که در مجتمع تجاري نارون به نام تو کار مي‌کند، براي تو است؟
بابا شما که همه‌چيز را مي‌دانيد! بله، آن کاري هم که گفتم از آن پول در مي‌آورم، همين پوشاک است.
 
  • * پس وضع‌تان بد نيست؟
صادقانه مي‌گويم فرد ديگري سرمايه‌گذاري کرده و من به او کمک مي‌کنم.
 
  • * يکي از همکاران رپ‌خوان تو به خاطر مجوز براي مدتي هيچ آهنگي نخواند و بعد توانست مجوز بگيرد. تو نمي‌خواهي مجوز بگيري؟
دقيقاً مي‌دانم منظورتان کيست. اما اولاً او رپ‌خوان نبود، بعد هم پس از اينکه مجوز گرفت، کليپ‌اش در شبکه‌هاي ماهواره‌اي پخش شد و بعد هم مجوز‌ش دچار مشکل شد. بيشتر کساني که در حال حاضر هم کار با مجوز راهي بازار مي‌کنند، کليپ‌شان از آن‌ور آب پخش مي‌شود. مگر غير از اين است‌؟ اگر من هم مجوز بگيرم و بعد به راحتي کليپ پخش کنم، درست نيست.
 
  • * کليپ خواننده‌هاي مجاز اول در اينترنت پخش و بعد، از فضاي مجازي دانلود مي‌شود و از سوي شبکه‌هاي ماهواره‌اي پخش مي‌شود. اين مسئله چه ارتباطي با خواننده بخت‌برگشته دارد؟
چطور مي‌شود که يک کليپ با کيفيت بالا‌ي صدا و تصوير را از اينترنت دانلود کنند تا از شبکه‌هاي ماهواره‌اي پخش شود. اصلاً کجاي اينترنت اين ويدئوهاي باکيفيت آپلود مي‌شود؟ بگويند ما هم بتوانيم دانلود کنيم.
 
  • * در يکي از کليپ‌هايت بود که موهايت را از ته زدي و در کل قيافه‌ات را عوض کردي. بعضي از طرفدارانت از آنجا بود که به تو علاقه‌مند شدند.
آن روزها را خوب به ياد دارم. من 2 سال کار نکرده بودم و مي‌ترسيدم‌. 2 سال در انزوا بودم‌، 2 سال تنهايي. بعد از 2 سال آمدم‌، گفتم خدايا کارم مي‌گيرد يا نمي‌گيرد. خواستم همه‌چيز عوض شده باشد. اندام‌، مو و حتي لباس‌هايم را عوض کردم.
 
  • * همان 2 سال بود که از ايران رفتي؟
من هيچ‌وقت از ايران نرفتم‌.
 
  • * البته آن ‌روزها کليپ‌هايت با آرم شرکت آونگ منتشر مي‌شد. شرکت آونگ که در ايران فعاليت نمي‌کند.
من با آن شرکت کار مي‌کردم، اما همه کليپ‌هايم حتي در ايران فيلمبرداري شده و هيچ‌وقت به خاطر کليپ هم ايران را ترک نکردم. قبلاً کار از طريق اين شرکت پخش مي‌شد، اما الان واقعاً بيشتر کارهاي من از طريق اينترنت پخش مي‌شود.
 
  • * چه شد که آن 2 سال چيزي نخواندي؟ بعد از اتفاقات سال 88 مي‌ترسيدي؟
بي‌تجربه بودم، مي‌ترسيدم، مي‌گفتم زنداني مي‌شوم‌، رفتار‌هاي بدي با من خواهد شد. اما «امير تتلو» با من حرف زد، گفت در ايران هيچ‌وقت با تو رفتاري غير‌قانوني نمي‌کنند. کلي کمک‌ام کرد و نظرم را نسبت به حال‌و‌هواي آن روزها تغيير داد. بعد شجاعت پيدا کردم و آهنگ جديدم را منتشر کردم.‌ ديدم اصلاً خبري از‌ آن رفتارهايي که فکر مي‌کردم، نيست. فکر مي‌کردم الان کار از من پخش شود، مي‌روم کلانتري و کتک مي‌خورم، اما باور کنيد اين شايعه‌ها درست نيست. هيچ‌وقت بيرون از چار‌چوب قانون با ما برخورد نکردند.‌
 
  • * اين روزها گويا شبکه‌هاي ماهواره‌ايِ پخش موسيقي هم با شما خواننده‌هاي زير‌زميني داخل ايران مشکل دارند؟
بچه‌هايي که در ايران کار مي‌کنند، نمي‌توانند پول در ‌بياورند، کنسرت ندارند. آلبوم‌شان هم‌ فروخته نمي‌شود و فقط دانلود دارد‌. تجهيزات ندارند و همه‌چيز در حد معمولي و حتي محدود است. اما همين بچه‌ها مي‌آيند و بهتر از کساني کار مي‌کنند که سال‌ها است آن‌ور آب هستند و کلي تجربه دارند. خواننده‌هاي لس‌آنجلسي تا دل‌تان بخواهد از کنسرت‌ها پول در مي‌آورند‌. اين خواننده‌ها چشم ديدن بچه‌هاي داخل ايران را ندارند. نمي‌توانند ببينند که بچه‌هاي زيرزميني داخل ايران با امکانات محدود‌تر از آنها پيشي گرفته‌اند. خب اين منطقي نيست که شبکه‌هايي که از اين افراد پولي به جيب مي‌زنند طرفداري آنها را بکنند؟
 
  • * کسي از اين خواننده‌هاي لس‌آنجلسي زيرآب شما‌ را در اين شبکه‌ها زده که کليپ‌ات کمتر پخش مي‌شود؟ جوري حرف مي‌زني که انگار اين اتفاقات براي خودت افتاده است.
نه، اصلاً کسي زيرآب من را نزده. منظورم اين است که اين شبکه‌ها فقط از کساني طرفداري مي‌کنند که برايشان سود‌دهي داشته باشد‌. من در ايران ماندم، در دل مردم. از همه‌چيز خبر دارم‌، مشکلات‌شان را مي‌دانم و اين مي‌شود که مردم ترانه‌هايم را بيشتر درک مي‌کنند.
 
  • * زندگي‌ات اين روزها چطور مي‌گذرد؟
شايد باور نکنيد، اما فقط خانه‌، باشگاه و موزيک.
 
  • * تنها زندگي مي‌کني يا با خانواده‌؟
با خانواده‌، مدتي دوست داشتم تنها زندگي کنم. مدتي هم امتحان کردم. اما من آدمي نيستم که بدون خانواده زندگي کنم. زماني که تنها زندگي مي‌کني، راه‌هاي خطا برايت بيشتر باز مي‌شود. من دوست داشتم کنار خانواده‌ام باشم و حمايت‌شان را ببينم. دوست دارم اگر اشتباه کردم‌، خانواده‌ام‌ جلويم را بگيرند. دوست دارم هميشه پشتم به خانواده‌ام گرم باشد‌.
 
  • * از اعضاي خانواده‌ات هم براي ترانه‌هايت الهام مي‌گيري؟
من از همه کساني که مي‌بينم، براي ترانه‌هايم سوژه مي‌گيرم. حتي زماني که تنها در ماشين دارم رانندگي مي‌کنم و مثلاً موسيقي آرام تک‌نوازي پيانو گوش مي‌دهم.
 
  • * همه ترانه‌هايت براي خودت است‌؟
ترانه‌ها، ملودي و آهنگسازي براي خودم است. فقط تنظيم آهنگ‌ها را يکي از دوستانم انجام مي‌دهد.
 
  • * چرا تا حالا براي خواننده ديگري آهنگ نساخته‌اي؟
 بيشتر کارهاي خودم را جلو مي‌برم. ترانه نمي‌فروشم، براي انتشار آهنگ دوصدائه با کسي هم پول نمي‌گيرم، اسپانسر هم ندارم. چند ‌سال پيش پدرم گفت در خوانندگي راهت را برو‌ و فقط روي پاي خودت بايست. چه باور کنيد چه نه، من تا حالا روي پاي خودم بوده‌ام.
 
  • * مشکلي نداري که غيرمجاز کار مي‌کني؟
به هر حال موسيقي زير‌زميني همه‌اش دردسر است.
 
  • * تا حالا فکر نکرده‌اي که بخواهي مجاز کار کني؟
من چيزي که خوانده‌ام، مجاز بوده است.‌ نه به کسي توهين کرده‌ام، نه کار خلاف شرعي انجام داده‌ام. هميشه خط‌قرمزها را رعايت کرده‌ام، چون مي‌خواهم در ايران زندگي کنم.
 
  • * البته بعضي از خط‌قرمزها را هم رعايت نکرده‌اي؟
مثلاً کدام؟
 
  • * با يک خواننده دختر ترانه خوانده‌اي.
تصميم گرفته‌ام ديگر اين کار را هم نکنم.
 
  • * قبول داري که در بعضي از ترانه‌هايت کلمه‌هاي مشکل‌دار استفاده کرده‌اي؟
مشکل‌دار که نه. اما اگر بخواهم کار مجاز بکنم، بايد آنها را عوض کنم. اصلاً اين را هم بگويم که در دو سه تا کار آخرم اين کلمه‌ها کمتر شده‌اند.
 
  • * انگار واقعا به دنبال گرفتن مجوز هستي؟
چرا نباشم؟ من پسر ايران هستم و دوست دارم با مجوز در ايران کار کنم. دوست دارم مجاز باشم و به راحتي براي مردم کار کنم.
 
  • * مي‌داني تمام کليپ‌هايي که در چند سال گذشته ساخته‌اي، مشکل داشته و به خاطر آنها شايد به تو مجوز ندهند؟
آره.
 
  • * مي‌داني که حضور دختر در کليپ‌هايت غير‌مجاز بوده؟
بله مي‌دانم. اما ديگر تصميم گرفته‌ام که از اين کارها نکنم.
 
  • * نمي‌ترسي که مردم به عنوان يک خواننده مجاز اين‌قدر دوستت نداشته باشند؟
اين احتمال وجود دارد. بعضي از خواننده‌هاي زيرزميني بوده‌اند که پس از گرفتن مجوز ديگر محبوبيت سابق را نداشته‌اند. بدون رو‌دربايستي بگويم کساني که اين روزها دارند با مجوز خوب پول در مي‌آورند و کنسرت مي‌گذارند، زماني به اوج معروفيت خود رسيدند که در زير‌زمين کار کردند‌. من به اين هم فکر کرده‌ام که چطور مي‌توانم بعد از گرفتن مجوز کار کنم.
 
  • * حاضري کاري که «امير تتلو» کرد را بکني و «تعهدنامه» بنويسي؟
بله. اگر لازم باشد، نامه هم مي‌نويسم و عذرخواهي مي‌کنم. خطاب به مردم نامه مي‌نويسم و از آنها معذرت مي‌خواهم.
 
  • * مدلموهاي جديدت هم که شبيه بچه‌مثبت‌هاست. انگار واقعاً بايد منتظر يک آرمين جديد باشيم.
نه اين براي کليپ جديدم است.
 
  • * در اين يکي ‌کليپ که دختري نيست.
نه خيال‌تان ر‌احت باشد. مي‌خواهم مجوز بگيرم. شايد باور نکنيد چند ‌وقت پيش برندي خواست از عکس من استفاده کند تا در تهران 40 تا بيلبورد تبليغاتي بزنند. به آنها اجازه اين کار را ندادند. شما ببينيد عکس من اجازه منتشر‌ شدن ندارد‌، اجازه درس خواندن نداشتم. ديگر از اين روش کار خسته شده‌ام. دلم مي‌خواهد کنسرت بگذارم و هوادارانم را ببينم و برايشان بخوانم.
 
  • * شايد به تو ايراد بگيرند که رپ‌خوان هستي و براي همين به تو مجوز ندهند. حاضري براي مجوز سبک خواندنت را هم عوض کني؟
بله. سبک خواندن با کمي اصلاح از فضاي رپ خارج مي‌شود. امتحان کرده‌ام و خيالم راحت است.
 
  • * تا حالا پيش آمده که جيبت خالي شود؟
چرا نشود؟ من هم مانند همه، بارها شده جيب‌ام خالي بوده. هيچ‌وقت يادم نمي‌رود يک روز از رسالت تا يوسف‌آباد پياده رفتم تا به استوديو برسم. نمي‌خواستم پول تاکسي بدهم‌ که نکند پول استوديو کم بيايد. اما همان روزها مي‌گفتند آرمين پولدار است. مي‌گفتند پدرش مايه‌دار است که توانسته خواننده شود. من 10 سال است که خرج مي‌کنم و مي‌خوانم و 4 سال‌ است که دارم جواب مي‌گيرم. من بارها پيشنهاد داشتم که با قيمت بالا با خواننده‌اي ناشناس فيت بزنم، اما قبول نکردم. با خودم گفتم شايد بعدها اين آهنگ کارنامه‌ام را خراب کند.
 
  • * يعني خودت ماشين نداري؟
نه‌، من از رانندگي مي‌ترسم‌. تصادف شديدي داشتم که از آن روز به بعد ديگر به هيچ‌وجه دوست ندارم رانندگي کنم.
 
  • * در آن تصادف خودت پشت فرمان بودي‌؟
نه، جالب است که روي صندلي‌هاي عقب هم نشسته بودم‌. دوست صميمي‌ام در همين تصادف نخاع‌اش آسيب ديده و من کلاً از رانندگي ترسيده‌ام.
 
  • * البته در سايت‌هاي هواداري نوشته بودند که راننده برادرت بود! صورتش هم به تو شباهت زيادي داشت.
نه آيدين دوست صميمي من است. مثل برادرم مي‌ماند. من از رانندگي خاطرات خوبي ندارم. يک بار هم در لواسان چپ کردم، چند جاي بدنم شکست و مجبور شدند در بدنم پلاتين بگذارند.
 
  • * اين زخم روي پيشاني هم براي تصادف‌ات است؟
بله. کلا آنقدر خاطرات بد از رانندگي دارم که خودم ديگر رانندگي نمي‌کنم.
 
  • * نسبت به رپ‌خوان‌هاي ديگر، کمتر خبرسازي مي‌کني. دليل خاصي دارد؟
دقيقاً. همين است که مي‌گويم، دليل خاصي هم ندارد. هر چقدر کم‌حاشيه‌تر باشم و کمتر به چشم بيايم، برايم بهتر است.
 
  • * کلاً در اينترنت چراغ خاموش هستي. تمام اطلاعاتي که از تو در سايت‌هاي هواداري هم وجود دارد، اين است که ماشينت تویوتا کمري است و رنگ سبز لجني را هم دوست داري.
زندگي آرام را دوست دارم. من تصادف کردم و تا اتاق عمل رفتم، اما به هيچکس نگفتم. نمي‌دانم از کجا درز پيدا کرد که من تصادف کرده‌ام. به هر‌حال خودم در شبکه‌هاي اجتماعي آنقدر فعال نيستم‌. البته اين را هم بگويم که نه کمري دارم و نه رنگ سبز لجني را دوست دارم.
 
  • * اهل فوتبال هستي‌؟
هر چند امیرحسین فشنگچي و چند فوتباليست ديگر از دوستانم هستند، اما اهل فوتبال نيستم‌. من نه پرسپوليسي هستم و نه استقلالي‌. فوتبال را هم در حد بازي‌هاي استقلال - پرسپوليس يا رئال - بارسا مي‌بينم و خودم طرفدار بارسا هستم.
 
  • * اما يک بار در استاديوم ديده شدي؟
يک بار به دعوت فشنگچي سر بازي پرسپوليس - سپاهان آمدم. در آن بازي مأموران گفتند چرا آمده‌اي؟ گفتم از طرف اميرحسين فشنگچي دعوت شده‌ام. اما محترمانه به من گفتند که بهتر است بازي را از تلويزيون نگاه کني و روي سکوها نروي.
 
  • * يعني به خانه برگشتي؟
نه. همانجا در استاديوم اتاقي بود که من را به آنجا بردند و بازي را از مانيتور ديدم.
 
  • * با سينما ميانه‌ات چطور است‌؟
بد نيست‌.
 
  • * چرا کليشه‌اي جواب مي‌دهي؟
براي اينکه من تا‌کنون با نشريه‌هاي رسمي مصاحبه نداشته‌ام. نمي‌دانم چه بايد بگويم‌، شايد هنرش را هم ندارم‌. زياد اهل حرف‌زدن هم نيستم.
 
  • * کار خواننده‌هاي مجاز پاپ را دوست داري؟
بعضي از خواننده هاي پاپ دوستانم هستند که کارهايشان را گوش مي‌دهم.
 
  • * مثلاً چه کساني؟
مرتضي پاشايي. يک‌ بار هم به کنسرتش رفتم که لطف کرد و من را معرفي کرد و مردم شرمنده‌ام کردند.
 
  • * چه خواننده‌هاي ديگري را دوست داري؟
اگر حرف نمي‌زنم، بدون رو‌دربايستي به خاطر اين است که من در کل آدم محتاطي هستم.
 
  • * مصاحبه تمام شد. ظاهراً اول مصاحبه خیلی نگران بودي.
واقعيتش را بخواهيد آره. نگران بودم. (مي‌خندد)
 
منبع:هفته‌نامه تماشاگران امروز



مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
گیلان فان | یک استکان آرامش به شیرینی یک لبخند و به وسعت ایران برای شمایی که شایسته ی بهترینها هستید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان محبوبیت گیلان فان از دید شما
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1072
  • کل نظرات : 112
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 53
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 66
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 298
  • بازدید ماه : 298
  • بازدید سال : 21,029
  • بازدید کلی : 564,574
  • تبلیغات