يکي از روزها، پادشاه سه وزيرش را فراخواند و از آنها خواست هر يک کيسه اي بردارند و به باغ قصر بروند و با ميوه ها و محصولات تازه پر کنند.وزراء از دستور شاه تعجب کردند و هر کدام کيسه اي برداشتند و به سوي باغ به راه افتادند.وزير اول که به دنبال راضي کردن شاه بود بهترين ميوه ها و با کيفيت ترين محصولات را جمع آوري کرد .وزير دوم با خود فکر مي کرد که شاه اين ميوه ها را براي خود نمي خواهد و احتياجي به آنها ندارد و درون کيسه را نيز نگاه نمي کند، پس با تنبلي و اهمال ميوه ها را بدون اينکه از هم جدا کند،جمع کرد.وزير سوم که اعتقاد داشت شاه به محتويات اين کيسه اصلا اهميتي نمي دهد. کيسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر کرد.روز بعد پادشاه دستور داد که وزيران را به همراه کيسه هايي که پر کرده اند بياورند و وقتي وزيران نزد شاه آمدند، او به سربازانش دستور داد، سه وزير را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کيسه هايشان به مدت سه ماه زنداني کنند.اول به کار خودت اهميت بده چون سود و زيان کارها با شخص تو خواهد بود.
![](http://up.gilanfun.ir/up/gilanfun/post/vaziran.jpg)